عیدتون مبارک
ان شاءالله سالی پر از موفقیت و شادی و آرامش برای کشورمون باشه ...
عیدتون مبارک
ان شاءالله سالی پر از موفقیت و شادی و آرامش برای کشورمون باشه ...
Black and White Photography: Black and white, often abbreviated B/W or B&W, is a term referring to a number of monochrome forms in visual arts. They combine black and white in a continuum producing a range of shades of gray. Further, many prints, especially those produced earlier in the development of photography, were in sepia, which yielded richer, more subtle shading than reproductions in plain black-and-white. Learn to see the world in shades of grey and discover the art of black and white photography.
گاهی میخواهم انسان نباشم...
گوسفندی باشم پا روی یونجه ها بگذارم;
اما...دلی را دفن نکنم!
گرگی باشم...گوسفند ها را بدرم
اما بدانم،کارم از روی ذات است،نه هوس!
خفاش باشم،که شبها گردش
کنم با چشمهای کور...اما خوابی را پر پر نکنم!
کلاغی باشم...که قار قار کنم...
اما پرهایم را رنگ نکنم و دلی را با دروغ بدست نیاورم!
چه میدانیم شاید...
حیوانات به قصد توهین...
همدیگر را "انسان" خطاب می کنند!
دکتر شریعتی
شاید شما هم تا به حال فکر کرده باشید که حتی بتهوون، بالزاک، فروید و کافکا و هر نابغه ی دیگری، مثل همه ما، فقط 24 ساعت در طول روز زمان دارد. آن ها چگونه وقتشان راتنظیم می کردند که اینچنین موفق بودند؟ بزرگترین مغز های تاریخ برنامه های موفقیتشان را چگونه می ریختند؟
این بررسی زندگی روزانه 26 تا از مشهورترین هنرمندان، نویسندگان، آهنگ سازان و متفکران ماندگار جهان را ارائه می دهد.
از این نمودار می توان فهمید که اکثر آن ها شغل های سنتی خیلی جالبی نداشتند. «کافکا» تنها کسی در این لیست است که متاسفانه شغلش با علاقه و استعدادش کاملا متفاوت است، او در شرکت بیمه کار می کرده و بسیار هم مشهور بوده، (البته این شغل به خوبی که به نظر می رسد نیست).
«کانتِ» فیلسوف، صبح ها در دانشگاه تدریس می کرده، «کورت وانگات» معلم مدرسه بوده، موتسارت اینجا و انجا آموزش موسیقی می داده و «فروید» پدر روانشناسی هم به معالجه بیماران مشغول بوده. اما بقیه کار هایشان در راستای علاقه و استعدادشان بوده. جالب تر از همه بالزاک است که ساعت های خوابیدنش از 6 بعد از ظهر تا 1 نیمه شب بوده و بقیه روزش را کار می کرده است.
در حالی که برای «هاروکی موراکامی» نظم خیلی مهم است و هرشب ساعت 9 به رختخواب می رفته تا 4 صبح بیدار شود و تا ظهر به نوشتن بپردازد، «پیکاسو» می گویدرسیدن به اهداف تنها از یک طریق ممکن است، اینکه باید عمیقا به آن ایمان داشته باشیم و با اشتیاق به آن عمل کنیم، راه دیگری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.
سایت پودیو می نویسد: “آن ها باید مغز خود را استراحت می دادند تا بتوانند خلاقیت خودشان را حفظ کنند، آن هم با حداقل 12 ساعت دوری از کار. و بهتر است که این استراحت با خوابیدن همراه باشد. چرت زدن هم باعث می شود مغز برای حل خلاقانه مسائل آماده تر شود… هر کدام از نوابغ در ساعت های خاصی ذهنی آماده داشتند. تحقیقات نشان می دهد که سحر خیز ها به برنامه ریزی و دقت علاقه بیشتری دارند در حالی که آن هایی که نیمه شب ها بیدار می ماند صاحب تفکر واگرا هستند.”
ساعاتی پیش هشتاد و هشتمین مراسم جوایز اسکار هم به پایان رسید. همانطور که گزارش دادهایم، فیلمهای «بازگشته» (The Revenant)، «افشاگر» (Spotlight) و «مد مکس: جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road)، مهمترین جوایز اسکار امسال را درو کردهاند.
دو فیلم بازگشته و مد مکس: جادهی خشم موفق به دریافت شش و سه جایزهی اسکار شدهاند.
منتقدین و اعضای اسکار، بهترینهای سینما در سال 2015 را طی مراسمی معرفی کردند؛ مراسمی که در آن فیلمهای «مد مکس»، «بازگشته» و «افشاگر» توانستند به ترتیب شش، سهو دو جایزه کسب کنند. دو فیلم بازگشته و مد مکس به ترتیب نامزد دریافت 12 و 10 جایزهی اسکار شده بودند.
«آلخاندرو اینیاریتو» توانست امسال موفقیتهای سال قبل خود را دوباره تکرار کند. اینیاریتو که سال گذشته موفق شده بود جایزهی «بهترین کارگردان» را برای فیلم «بردمن» (Birdman) کسب کند، امسال هم برندهی جایزهی بهترین کارگردانی برای فیلم بازگشته شد. فیلم اینیاریتو دو جایزهی «بهترین بازیگر نقش اول مرد» و «بهترین فیلمبرداری» را هم کسب کرده است.
همانطور که انتظار داشتیم، مد مکس: جادهی خشم هم در بیشتر بخشهای فنی و کم و بیش در چند بخش هنری موفق به دریافت جایزهی اسکار شده است. مد مکس در شش بخش «بهترین تدوین»، «بهترین طراحی لباس»، «بهترین گریم»، «بهترین طراحی صحنه»، «بهترین تدوین صدا» و «بهترین صداگذاری» جایزهی اسکار را کسب کرده است. تصور میکردیم مد مکس جوایز بهترین کارگردان و بهترین فیلمبرداری را هم از آن خود کند، اما اعضای اسکار این جوایز را برای فیلم «بازگشته» مناسبتر دانستهاند.
دیروز و در وبسایت دیجیکالامگ، نظرسنجی کوچکی دربارهی پیشبینی کاربران از بهترین فیلم انجام دادیم که میتوانید آن را در صفحهاش ببینید.
میتوانید در ادامه، لیست کامل برندگان هشتاد و هشتمین مراسم جوایز آکادمی علوم و هنرهای سینما را ببینید.
برندگان با رنگ قرمز و فونت بولد مشخص شدهاند.
مجموعه ی کتاب های PDF روانشناسی منتشر شده
به ادامه مطلب برید
هفده خطایی که تقریبا اکثر انسانها با آن روبرو هستند و تمام مشکلات انسانها از این خطاهای ذهنی در زندگی روزمره استفاده می کنند و دچار چالشهایی در روابط میان فردیشان میشوند.
۱) پیش گویی منفی: آینده را پیش گویی می کنید.که با پیش بینی فرق میکند. که اوضاع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است. مثلاً “در امتحان قبول نخواهم شد” یا “این شغل را به دست نخواهم آورد” .بدون شواهد پیامد رفتاری اش نا امیدی که میشود افسردگی و ترس میشود اضطراب
۲) ذهن خوانی : شما فرض را بر این می گذارید که می دانید آدم ها چه فکر می کنند بی آن که شواهد کافی در مورد افکارشان داشته باشید. مثلاً، “او فکر می کند من یک بازنده ام”.پیامد رفتاری اش میشود سوتفاهم
کدام اوّل بودهاند: مرغ یا تخممرغ؟ کدام اوّل بودهاند: افسردگی یا افکار بدبینانه؟ من به پرسش نخست پاسخ نمیدهم امّا پاسخم به پرسش دوم ممکن است باعث تعجب شما گردد.
در بسیاری از موارد، افسردگی در واقع حاصل افکار منفی است. هنگامی که اتفاق بدی روی میدهد، ما با افکاری از قبیل: «عیب از من است»، «من بدشانس هستم» یا «هیچ چیز هرگز به میل من پیش نمیرود»، شروع به سرزنش خود میکنیم. این افکار میتواند ما را در یک پلکان مارپیچی تا قعر افسردگی کامل فرو ببرد. بنابراین، همان گونه که ملاحظه میکنید «ما همانی هستیم که میاندیشیم».
این مفهوم، اصول راهنمایی است که در پشت درمانِ شناختی قرار دارد، یکی از انواع روان درمانیهای شناختی در قرن بیستم توسط نظریه پرداز، آرون تی بک در سال 1960 میلادی مطرح گردید. اگر ما به یک چیز بارها و بارها فکر کنیم، کمکم شروع میکنیم به باور کردن این که آن چیز حقیقی است و واقعیت دارد. برای غلبه بر افسردگی باید این افکار خودکار را متوقف سازیم و آنها را با افکار واقعیتر و مثبتتری جایگزین کنیم. با خفه کردن افکار بد در نطفه، میتوان جلوی افسردگی را پیش از آن که حتی آغاز شود، گرفت.
در درمانِ شناختی، رایجترین تحریفشناختی که در ادبیات علمی به آنها اشاره می شود 10 مورد زیر هستند که ما را به سمت افسردگی سوق می دهند. حال ببینید آیا شما خود متعلق به یکی از آنها می باشید.
تفکر همه یا هیچ :
جان به تازگی در محل کارش تقاضای ترفیع کرده است. امّا کار به کارمند دیگری که از او با تجربه تر است داده میشود. جان خیلی دوست داشت که به این موقعیت شغلی دست یابد امّا اکنون حس میکند که هرگز ترفیع پیدا نخواهد کرد. او حس میکند که از نظر شغلی یک آدم کاملاً شکست خورده است.
تعمیم افراطی:
لیندا خیلی تنهاست و غالباً اکثر وقتش را در خانه میگذراند. دوستانش به او پیشنهاد میکنند که برای صرف شام از خانه خارج شود و با دیگران ملاقات کند. لیندا فکر میکند که تلاش برای ملاقات کردن دیگران بیفایده است. او معتقد است که هیچکس واقعاً او را دوست ندارد و رفتار همه مردم ساختگی است.
خلاصه داستان : داستان در مورد پسربچه ای 5 ساله و با روحیه بنام “جک” می باشد که مادر دلسوزش از او مراقبت می کند. مثل تمام مادرهای مهربان دیگر، مادر جک هم خودش را وقف جک می کند تا او خوشحال و در امان باشد. اما زندگی آنها معمولی نیست، آنها درون مکانی محبوس شده اند که آن را “اتاق” می نامند. تا اینکه سرانجام حس کنجکاوی جک، مادر را مجبور می کند که ریسک کند از آنجا فرار کنند و دنیای بیرون را ببینند…
نقد فیلم و لینک ادامه مطلب
ای گل بهارم
دشت لاله زارم
قلب داغ دارم , سنگ بی مزارم
درد موندگارم , روز ناگوارم
زخم بی شمارم , زهر روزگارم
♫♫♫
تصور کنید اگر یک دوربین عکاسی داشته باشیم ، برای گرفتن یک اثر هنری باید ابتدا هدف و مقصود از گزفتن عکس مشخص شود . سپس باید محتوا و اندیشه فکری تعیین شود . در مرحله بعد روی سوژه خاصی فوکوس کرده و عکس را تهیه می کنیم . انجام این اعمال به طور خلاصه یعنی مشاهده کردن. مشاهدات انسان بر اساس منطق و استدلال و مباحث زیبا شناسی و … شکل می گیرد .
در خلق هر اثر هنری هدف هنرمند این است که نتیجه مشاهدات و برداشتهای خود را از طبیعت و نیز تأثیر این مشاهدات بر خودش را به بیننده منتقل کند . درباره مقوله زیبایی و زیباشناسی نظریات مختلفی وجود دارد . آیا زیبایی فقط این است که از فرمی لذت ببریم ؟ این لذت بردن ناشی از چیست ؟ آیا فقط یک احساس خاص لذت و شادی است و یا فراتر از آن است . آیا فرم و شکل باعث ایجاد تحول شده است ؟ از مجموع این سئوالات می توان نتیجه گرفت که هر اثر هنری تلفیق حس ، انگیزه ، فرم ، شکل ، رنگ و نور است . این عوامل با هم تداخل پیدا کرده تا یک خصوصیت ذهنی یا یک نیاز بشری را ببیننده منتقل کنند . لذت بردن از آثار هنری نسبی است و به تجربیات قبلی بیننده نیز بستگی دارد . به عبارت دیگر سلیقه انسان در نوع انتخابش از زیبایی به دلیل تجربیات پیشین او متفاوت می باشد .
از اونجایی که هر فیلمی در یک یا چند ژانر قرار میگیره بد نیست بدونیم:
گونه، یا ژانر (به فرانسوی: genre) به معیارها ی مختلفی که به دسته بندی انواع هنر می پردازند، اطلاق می شود. این دسته بندی برای فیلم ها براساس شباهت های روایتی که فیلم بر آنها بنا شده، صورت می پذیرد. بیشتر نظریات در باب ژانر فیلمها از نقد ژانر ادبی وام گرفته اند. گونه های اصلی عبارتند از داستانی، مستند، انیمیشن و ترکیبی. اما زیر گونه های مختلفی نیز وجود دارد.
غالب فیلم ها دارای ژانر اصیلی نیستند زیرا بیشتر آنها مخلوطی از ژانر عاشقانه با ژانرهای دیگرند. اساسا برخی افراد ژانر را قبول نداشته و آن را توهم منتقدین می دانند که هیچ کجا اثری ندارد.
ژانر یک فیلم می تواند به چند روش تعیین شود:
1. شیوة ایدهآلیستی: قضاوت با استانداردهای از پیش تعیین شده.
2. شیوة تجربی: مقایسة فیلم با فیلمهایی که در حال حاضر به طور قطعی به ژانری اختصاص داده شدهاند.
3. شیوة قرارداد اجتماعی: بررسی براساس توافقات موجود درون اجتماعی
بر اساس مجموع تقسیم بندی های رایج:
1. حادثه ای (Action): به جنگ، خشونت و هرج و مرج پرداخته میشود.
در این ویدئو به انواع نماهای سینمایی پرداخته می شود. همانطور که می دانید در سینما برای مشخص کردن خواسته ی نهایی کارگردان ، نماهای مختلفی وجود دارند ؛ به گونه ای که هر نما از سوژه دارای نام خاص خود می باشد. شاید این ویدئو علمی ترین و درست ترین روش معرفی انواع نماها نباشد ، اما ویدئویی خوب و مناسب جهت آشنایی با انواع نماها ، کادربندی و انواع لنز ها است.
در این ویدئو شما با انواع نماها از دور به نزدیک آشنا شده ، با انواع زاویه های فیلمبرداری آشنا شده ، با انواع لنزها برای داشتن نماهای مختلف آشنا شده و سپس با جلوه ی هر کدام از لنزها در نماهای مختلف آشنا می شوید. این ویدئو می تواند یک ویدئو خوب جهت آشنایی شما با این موارد باشد.
اصطلاحات سینمایی استفاده شده در این ویدئو :
Full Shot ، Full Body Shot / فول شات ، فول بادی شات / نمای از سر تا پا
Medium Full Shot / مدیوم فول شات / نما از سر سوژه تا دور کمر
درس ۱ تولید فیلم : چرا بنویسیم ؟
مجموعه تولید فیلم یک مجموعه آموزش سینماست که در ۱۱ بخش ، مباحث عملی و مهم ساخت یک فیلم را می آموزد. این مجموعه شامل ۵۶ درس می باشد که توسط وب سایت سینما آموز تهیه ، ترجمه و پخش می شود. این مجموعه می تواند کلیدی به سوی دنیای فیلمسازی مستقل و آماتور باشد.
خلاصه این قسمت : در این قسمت که مقدمه ای بر قسمت های بعد خواهد بود ، Adam Everett Miller به شما درباره نوشتن خواهد گفت و این که به صورت کلی اصلا چرا ما می نویسیم ؟
آکتور: هنرپیشه، بازیگر
آمفیتئاتر: محل نشستن تماشاچیان در ردیفهای نیمدایره
آرتیست: هنرمند (معمولاً دارندهٔ نقش اول)
استودیو: محل تهیه فیلم
پروژکتور: نورافکن فیلم
پیس: نمایشنامه
پلان: صحنهای از فیلم
پرسوناژ: بازیگران تئاتر یا سینما
تراژدی: غمانگیز
تروکاژ: حقههای سینمایی
دکور: عوامل تزیینی مانند نقاشی، وسیله، اثاث
درام: غمانگیز
رل: نقش
سانسور: حذف کردن قسمتی از فیلم یا نمایش
سوژه: موضوع فیلم یا داستان
رخدمت بیان موضوع است وتاثیرگذاری بیشتراست.